شناخت و تاریخچه گلیم

بازدید: 541 بازدید
شناخت گلیم-Persian Kilims
5/5 - (3 امتیاز)

مقدمه شناخت گلیم

اختلاف شرایط اقلیمی در مناطق مختلف ایران کوهستان، دشت و دمن کویر عامل تاثیرات و تغییرات در شرایط زندگی است این تغییرات به نوبه خود تاثیر فراوان در همه مسائل آداب و رسوم و هنر های دستی که بافت گلیم نیز یکی از آنها دارد. بهتر بگوییم یکی از عوامل تنوع و گوناگونی بافت های ایران هم این است که اشاره شد تفاوت فاحش بافته های ایران هر کدام بیانگر خصوصیات بافندگان و محیط بافت است که کاملاً از هم متمایز  و قابل تشخیص هستند.

نمونه هایی از تصاویر بافت های مناطق مختلف در این مقاله آمده است با تکنیک بافت گلیم وسایل مختلف تهیه می شود وقت خواب پیچ (چادر شب)،خورجین و سجاده نمونه هایی از آنهاست گلیم را می توان از دو جهت بررسی کرد یکی از نظر بافت و دیگری از نظر نقش بافت گلیم در ایران چندان اختلاف ندارد و در بیشتر مناطق ساده بافته می شود در منطقه ای مثل دشت مغان که شاهسونها در آنجا زندگی میکنند گلیم را به طریق سوماک می بافند در این مقاله از گالری فرش شکوری آنچه مهم است نقش ها و رنگ های انتخاب شده است که دارای تنوع وسیعی می باشد در برخی نقاط رنگ خاصی بیشتر استفاده می شود یکی از علل اساسی آن امکان رشد گیاه رنگی مخصوص در آن سرزمین بوده است که برای تهیه آن رنگ مورد استفاده قرار می گیرد. اما اکنون امکان تهیه رنگ ها در بازار بیشتر شده است و تقریبا می توان گفت که رنگ ها در همه جا متنوع است.

بافت سوماک
بافت سوماک

گلیم به دلیل تکنیک خاص بافت بیشتر به صورت اشکال هندسی است. با توجه به این محدودیت آن‌چنان تنوع و قدرت هنری وسیعی دارد که حتی در کتب هنری بین المللی دیده شده که دست بافت های روستایی ایران (کسی که تحصیلی در زمینه فرم و رنگ ندارد) در مقایسه با کار هنری یک هنرمند (کسی که تحصیل و تجربه در زمینه هنر دارد) دارای ارزش هنری بیشتری است نکته جالب توجه این است که به دلیل امکانات و تحصیلات ارتباطی که به مرور زمان بین روستاها و شهرها ایجاد شده است. بافندگان امکان برخورد و آشنایی با دستگاه های یکدیگر را نیز پیدا کرده‌اند این موضوع باعث می‌شود که هنگام بافت نقوش از مناطقی که گذرکرده اند به ذهنشان مانده باشد و یا آن نقوش را در گلیم حود بیاورند برای مثال دیده شده است که نقش هایی شبیه به هم، هم در بافتهای آذربایجان و هم در بافتهای کردستان و یا جاهای دیگر نزدیک به این نقاط بافته شده است.


دوران تحصیل (دانشگاه هنرهای زیبا) رشته هنرهای تجسمی و مجمع دانشگاهی هنر رشته و چاپ پارچه مرا بیشتر متوجه تنوع نقش و فرم و دیگر خصوصیات گلیم کرد و بر آن شدم که یک آشنایی کلی و جمعی در مورد گلیم به علاقه مندان بدهم و اطلاعات را در اختیار دوستداران این هنر اصیل و با ارزش ایران بگذارم


تاریخچه گلیم بافی (بافت گلیم)

از آثار و نوشته‌های مورخان و جهانگردان پیداست که بافتن جزو اولین هنرها و صنایع قبیله های پراکنده انسان‌ها بوده است. می‌توان گفت بافتن پارچه و گلیم تقریباً از یک زمان رواج پیدا کرده است حتی می‌توان گفت که انسان پیش از آنکه دست به ساختن خانه بزند اقدام به بافتن کرده است. برای بافتن پارچه از الیاف ظریف تر و برای بافتن گلیم از الیاف ضخیم تر استفاده می شده است. در سال ۱۹۴۹ در سرزمین روسیه یک قطعه قالی به نام قالی (پازیریک) به حال انجماد، پیدا شد که مربوط به ۳۵۰ تا ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح بوده است و به این ترتیب وجود قالی و گلیم در تمدن های باستانی فلات ایران ثابت گردید. فرش یاد شده دارای سه هزار و ۶۰۰ گره متقارن در هر دسیمتر مربع می باشد.نقش آن قالی بیانگر این است که برای رسیدن به چنین مهارتی در قالیبافی لازم است که بافنده از یک سنت حداقل هزارساله برخوردار باشد بدین ترتیب تاریخ پیدایش هنر گلیم بافی و قالی بافی در ایران بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد تعیین شده است از آنجایی که گلیم زودتر از قالی بافته شده است.

تاریخ گلیم بافی به 3000 سال پیش از میلاد عنوان شده، که تاریخ آغاز نساجی است و از وسایل بافتی که ازبهشهر به دست آمده تاریخ آن متعلق به 6000 سال قبل از میلاد است و نشان می‌دهد که از موی بز و گوسفند استفاده می شده است. اما در مورد پارچه مشخص نیست که از از همین الیاف استفاده می کردند یا نه در تپه های سیلک کاشان نمونه بافت پارچه متعلق به 4700 به دست آمده است است.

در هر حال گلیم وسیله ای است که به عنوان زیرانداز و پرده در چادر ها و محل های عمومی نظیر قهوه خانه ها و نیز در تهیه لوازم زندگی و کار مانند رختخواب بند (چادرشب)، سجاده، خورجین، جوال دیوارهای چادر، جل اسب، پشتی، سفره و غیره استفاده می شد که در این مورد توضیح داده شده است. بافت گلیم و استفاده از آن تقریباً در تمام نقاط ایران رایج است.


ابزار گلیم بافی

ابزار گلیم بافی عبارتند از

1. دار:

که کلاً به دو نوع افقی و عمودی تقسیم می شود.

2. نخ چله:

نخ چله معمولاً از پنبه با ضخامت های متفاوت است در بعضی از روستاها از پشم برای نخ چله (تار) استفاده می کنند. شاید به دلیل سهولت دسترسی به پشم و عدم دسترسی به پنبه، همچنین در بعضی موارد استثنائی نیز از پشم استفاده می شود.

3. پشم:

پشم  مراحل مختلف از چیدن، شستن، رشته شدن (ریسیدن) و رنگرزی را میگذراند و بعد از اتمام این مراحل به عنوان خامه شناخته می شود.

عملکرد های ضروری برای شروع بافت:

1. رنگرزی:

در شهرها متخصصان و در ایلات و عشایر خود بافندگان آن را انجام می دهند.

 2. چله کشی:

سوار کردن نخ (تار) روی چارچوب (دار) است.

3. نقشه کشی: 

در شهرها و آموزشگاه ها نقشه روی کاغذ مخصوص طرح می‌شود و از روی نقشه، طرح رو روی دار پیاد میشود، در ایلات و روستاها خود بافنده، طرح را ذهنی روی دار پیاده می کنند.

الف. دار:

یکی از مهمترین وسایل کار گلیم بافان “دار” است که در بعضی مناطق کارگاه نیز نامیده می‌شود. دار های گلیم بافی هر منطقه برابر سنت ها، عادت ها و مقتضیات آن منطقه هستند. عشایر به دلیل کوچ‌نشین بودن خود و از آنجا که الزام دارد تا ابزار گلیم بافی را همراه با جابجا کردن ایل و عشیره شان انتقال دهد، معمولا از دار های افقی که به راحتی قابل حمل بر پشت اسب و الاغ بوده و همچنین قابل استقرار در محل اسکان است استفاده می‌کنند. اما روستانشینان در محله ثابتی زندگی می‌کنند به خاطر صرفه جویی در اشغال جا از دار های عمودی بهره می گیرند.

دار افقی:

این دار شامل چهار چوبی است که معمولاً در ایلات متداول است. هرگاه که تصمیم به بافت بگیرند (معمولا در جایی که ساکن می شود) چهار گوشه آن را به میخ به زمین می کوبند و موقع حرکت میخ ها کنده می شود و قابل انتقال می گردد. حتی می‌توانند دو تیر بالایی و پایینی (بدون چوب های پهلویی) را روی زمین به چهار میخ بکوبند و چله کشی کنند.

دار عمودی:

این دار در جایی ثابت قرار دارد و به دلیل جایگیری کمتر معمولاً در گوشه‌ای از فضای موجود قرار میگیرد دار عمودی به سه نوع تقسیم بندی می شود.

  • دار ثابت

در ساختمان این دار، محلی برای حرکت بافت نیست و بافنده خود به وسیله نردبانهایی که به دو طرف دار بسته شده‌اند و بالا میروند تغییر جا می دهد. دار ثابت از ابتدایی ترین انواع دار است در این نوع دار گلیم به اندازه کادر داخلی دار بافته میشود.

دار افقی خوابیده
دار افقی خوابیده
دار ثابت
دار ثابت
  • دار تبریزی

این نوع دار متداول ترین نوع دار عمودی است در کار کردن با این دار بافنده تغییر جا نمی‌دهد. دو چوب تحتانی (زیر دار) و فوقانی (سردار) دارد. سردار به وسیله پیچ و مهره قابل حرکت است. در موقع ضروری دار شل میشود و پس از برگرداندن قسمت بافته شده به پشت دوباره دار محکم می گردد. با این دار می توان دو برابر اندازه آن بافت در حال حاضر این دارها با پیچ و مهره به صورت آهنی ساخته می‌شود که اصولی تر است. دارهای کوچک را می توان تمام فلزی ساخت اما دار های بزرگ به دلیل سنگینی اشکال حمل و نقل و همچنین کنترل آن همچنان از چوب ساخته می شوند

  • دار گردان

در این نور دار، نخ سردار و زیر دار پیچیده می شود و از شروع بافت به تدریج از سردار باز و بافته می شود سپس به زیر دار برمیگردد. با این نوع دار می توان طول تارها را در نتیجه طول گلیم را به هر مقدار که می توان رساند. در این روش بافت آنچه بافته شده است به دلیل پیچیده بودن قابل رویت نیست.

اصولی که باید در ساخت و نصب دار با آن توجه کرد

الف: اگر دار از نوع فلزی باشد نباید هیچ گونه تیزی در سردار وزیر دار باشد که باعث پاره شدن تار میشود و در صورت امکان ابتدا ضد زنگ زد شود و سپس رنگ شد.

ب:  تیرکهای دار باید کاملا محکم باشند و در عین حال هر دو چوب مقابل، موازی و عمود بر چوب پهلوی باشند (سردار، و زیر دار موازی یکدیگر و عمود برچوبهای طرفین که آنها نیز موازی یکدیگرند، باشند) و خلاصه شکل مربع مستطیل کامل تشکیل دهند

ج: پیچها بهتر است با روغن گریس روان شوند.

د: اگر نیمکت جلو دار نصب می شود، باید  فاصله ی آن از دار به نحوی  باشد که بافنده بتواتد هنگام بافت راحت بنشیند و یا حرکت کند.

ه: قبل از چله کشی باید سمت راست و چپ دار از نظر ارتفاع تنظیم شده و هم اندازه باشند. امکان شل و سفت شدن در چوب بالایی (سردار) باشد. که بعد از بافتن در این سمت دار بتوان بافت را به پشت برگرداند.

دار عمودی ایستاده
دار عمودی ایستاده

ب: پشم

یکی از مهمترین مواد متشکله ی بافت پشم است. که باید دارای ویژگی های لازم باشد. قطر پیشم ها از ۱۰-۲۰ میکرون (مرینوس)  تا  100 – 200  میکرون است. طول الیاف فرش به نژاد، نوع، سال و محل چیدن پشم بر روی بدن گوسفند بستگی دارد. به طور کلی الیاف به دو دسته بلند پشم کوتاه (تا 6 میلیمتر) و پشم بلند (تا ۴۰ سانتیمتر) تقسیم می شوند. پشم مرینوس (۶ تا ۱۰ سانتی متر است)  در زیر میکروسکوپ به صورت تنه کاج با فلس های مشخص دیده می شود.  نام علمی این فلس ها کوتیکول است.  پشم های کهنه یا دباغی شده فاقد کوتیکول  هستند و تعداد آنها در هر تار پشم  کهنه کمتر از پشم های نو است.

  شست و شوی پشم

پشمی که از گوسفندان چیده شده است آغشته به مواد خارجی زیادی است و قبل از دندانه کردن در رنگرزی و بافندگی باید از پشم جدا شود این مواد عبارتند از:

1. چربی پشم:

چربی پشم در گوسفند تولید می شود تا پشم نرم  باقی بماند این چربی مانع سخت شدن پشم می گردد.

2. ادرار و عرق

ادرار و عرق بدن حیوان  معمولاً روی پشم خشک می شوند و حاوی مقدار زیادی املاح و اسیدهای معدنی و آلی هستند

3. مواد معدنی

این مواد مانند شن و خاک را شامل می شود. که در اثر تماس بدن با محیط آغشته به آن گردیده و در پشم مانده اند.

4. مواد نباتی:

موادی مانند برگ خشک شده و خاشاک و کاه است که در پشم باقی می ماند این مواد را باید با وسیله ای به نام خار گیر از بدن حیوان جدا کرد چون با شست و شو از بدن جدا نمیشود.

5. مواد خارجی: 

موادی مانند رنگ های نشانه گذاری است. سوخته های داغ حیوان روغن و داروهایی که برای دور کردن حشرات یا دیگر مواقع ضروری به بدن حیوان زده اند.

نکته مهم: اگر قبل از چیدن پشم، گوسفند را زنده در خصوصهای مخصوص یا کنار رودخانه شستشو دهند مقداری از این مواد از پشم جدا میشود. بایستی در نظر داشت که پیشم در برابر مواد قلیایی بسیار حساس است همچنین حرارت زیاد در شستشوی پشم،  آن را به شدت نمدی میکند. وجود مقداری از روغن پشم نیز برای عملیات ریسندگی و بافندگی ضروری است. هر ۲۰ کیلو پشم در ۵ مرحله و در مخزن فلزی به ظرفیت ۱۰۰ لیتر شسته می شود

  • حمام اول – آب خالص تقریبا ۱۰۰ لیتر
  • حمام دوم –  ۱۰۰ لیتر آب و نیم کیلو جوش (کربنات سدیم)
  • حمام سوم – ۱۰۰گرم صابون (در صورت وجود داشتن معادله دیترجنت) و ۱۰۰ لیتر آب
  • حمام چهارم – ۵۰ گرم صابون در ۱۰۰ لیتر آب
  • حمام پنجم – مانند حمام اول، آب خالص.

اگر حمام دوم و سوم و چهارم کمی گرمتر باشد (۵ تا ۱۰ درجه) پشم سریع تر و بهتر شسته می شود. ابتدا در حمام اول مدت ۱۵ دقیقه آن را به هم میزنند سپس خارج می کنند و آب آن را میگیرند. و در وام حمام دوم می کنند و مدت ۵ دقیقه در حمام دوم آن را می گردانند. سپس آن را در حمام سوم به مدت ۵ دقیقه و بعد در حمام چهارم به مدت ۵ دقیقه نگه می دارند و سپس وارد حمام پنجم می‌کنند آن را میکشند و بعد خشک میکند.

نکته مورد توجه: 

  1. نباید پشم رشته نشده را در حمام زیاد حرکت داد.
  2. در شست وشو و رنگرزی پشم باید حدامکان از ادرار حیوانی مانند گاو، بز، الاغ و … همچنین مواد قلیایی مانند سود سوزآور خودداری کرد.
  3. در شست و شوی پایانی باید تا آنجا که ممکن است مواد قلیایی را از پشم جدا کرد
  4. تا آنجا که ممکن است باید پشم به طور یکنواخت و تمیز و یک جور در مکانی پاکیزه خشک شود.

دندان کردن پشم

 آماده کردن پشم برای جذب رنگ به خود و ثبات آن مرحله ای است که دندان کردن پشم نامیده میشود. دندانه کردن به اندازه خود رنگ آمیزی اهمیت دارد.

اولین دندان هایی که برای رنگ های طبیعی به کار برده می شدند مواد نباتی بودند که خود آنها رنگ داشتند و یا با مواد مازوجی همراه بودند. این مواد رنگ لیف را کدر می کردند و یا یکدست رنگ نمی کردند. ولی پس از آن که دندان های فلزی کشف شد دندانه های نباتی اهمیت خود را در رنگرزی از دست دادند و امروز از مواد مازوجی بیشتر برای رنگ های مشکی و کدر استفاده می شود.

مهمترین دندان های فلزی که در رنگرزی الیاف استفاده می شوند عبارات از فلزات آهنی، کروم، قلع و املاح آلومینیوم و مخصوصاً نمک مضاعف آلومینیوم و پتاسیم که اصطلاحاً زاج سفید نام دارد. معادن زاج سفید در ایران فراوان است مواد دیگر دندان عبارتند از اسید استیک، آمونیاک، کات کبود،سود سوزآور و آهک.

دندان دادن ۱۰ کیلو پشم با زاج سفید

مواد لازمرنگ روشنرنگ سیر (تیر)
پشم10 کیلو10 کیلو
زاج سفید500 گرم2 کیلو
آب200 لیتر200 لیتر
کروم دوتارتر250 گرم1 کیلو

زمان دندان دادن در حالت جوش یک ساعت و نیم است. می توان به جای کروم دوتارتر، برای رنگ روشن از ۱۰۰ گرم و در رنگهای سیر از ۳۰۰ گرم جوهر لیمو استفاده کرد.

دندان دادن ۱۰ کیلو پشم با بیکرومات پتاسیم با روش شیرین

کلاف پشم10 کیلو
بیکر ومات پتاسیم200 گرم برای رنگ های روشن
بیکر ومات پتاسیم400 گرم برای رنگ های تیره
اسید استیک (جوهر سرکه)20 گرم
آب50 لیتر

مدت ۳۰ دقیقه حمام را به جوش آورند و تا یک ساعت و نیم در حالت جوش، حمام دندان دادن را آماده می‌کنند و سپس می شویند و برای رنگرزی آماده می نمایند.

دندان دادن ۱۰ کیلو پشم با بیکر و مات پتاسیم با روش ترش

کلاف پشم10 کیلو
بیکرومات پتاسیم400 گرم
اسید سولفوریک300 گرم
آب حمام50 لیتر

مدت ۳۰ دقیقه حمام را به جوش می آورد و یک ساعت در حالت جوش میدارند و سپس آن را می شویند و بدون آن که نور ببیند عمل رنگ زردی را شروع می کند.

نکاتی که دقت به آنها در هنگام دندان دادن ضروری است عبارت است از:

1. این عملکرد فقط در رنگ های طبیعی بسیار سیر است که در رنگ هایی که در و خاکستری یا مشکی به کار برده می شوند.

2. پشم هایی که به نظر می رسند بهتر است با این روش دندانه شوند.

3. جنس وسیله حمام نباید بدون روپوش باشد اگر از فولاد ضد زنگ باشد بهتر است در غیر این صورت از  به کار بردن این روش  باید خودداری کرد.

دندان دادن۱۰ کیلو پشم با کات کبود (سولفات مس)

خامه ی پشم10 کیلو
کات کبود400 گرم
اسید استیک400 گرم
آب100 – 500 لیتر

مدت دندانه دادن یک ساعت و نیم در حالت جوش است. اثر سولفات مس روی پشم باعث کاهش استقامت پشم می شود و آن را زبر و شکننده می کند. سولفات مس از دندان های رنگی است. یعنی پشم را آبی روشن می کند و این موضوع در رنگرزی  رنگ های روشن تاثیر می گذارد

نسخه دندانه دادن ۱۰ کیلو پشم با املاح نیکل ، کوبالت ،قلع

 خامه شسته شده ی پشم10 کیلو
کلر ورقلع (یا کوبالت یا نیکل)300 گرم
اسید اگزالیک300 گرم
آب100 – 50 لیتر

حمام را به جوش بیاورید و به مدت ۹۰ دقیقه در حالت جوش نگه میدارند. دانه ی قلع بیشتر برای رنگرزی قرمز دانه و برای دست  آوردن رنگ های روشن و شفاف به کار می رود.

ج:رنگ

تمام رنگ ها از سه رنگ اصلی زرد، قرمز، آبی، تشکیل شده اند که با نسبتهای مختلف و متنوع به دست می آیند. مثلاً سبز از زرد و آبی تشکیل می شود. مابین روشن‌ترین سبز (یک مرحله بعد از زرد) تا سیر سبزترین سبر (یک مرحله قبل از آبی) چند رنگ سبز موجود است. بنفش از قرمز و آبی، و نارنجی از زرد و قرمز به همان نسبت رنگ های قبلی ایجاد رنگ می کنند. هر دو رنگ متضاد رنگ اصلی و رنگ ترکیبی متقابل خودش، مثل قرمز یا سبز قرمز که رنگ اصلی و سبز که ترکیب زرد و آبی است تولید رنگ خنثی (قهوه ای کدر – خاکستری چرک تاب) می نمایند در این جدول نمایی از نسبت و  جایگیری رنگ های متفاوت نشان داده شده است.

  • نارنجی = زرد + قرمز
  • سبز = زرد + آبی
  • بنفش = قرمز + آبی
  • قرمز نارنجیر = قرمز + نارنجی
  • و ….

آنچه تاکنون در مورد رنگ اشاره شد. ترکیبات نوری رنگ بوده است، یعنی از جهت نوری که از روی کالا بازتاب می‌شود و رنگی  که به نظر می‌رسد اما آنچه  که قصد توضیح  و شناسایی آن است. رنگها از نظر جنس  است رنگ ها از نظر جنسیت انواع متفاوتی دارند رنگ هایی که موارد مصرف مختلفی دارند عبارتند از رنگ های طبیعی (حیوانی و گیاهی)  رنگ های شیمیایی (رنگ های اسیدی، رنگ های متالیک، رنگ های دندانه ای، رنگهای خمی، رنگهای ری اکتیو، رنگهای مستقیم)  در این مقوله چون رنگ های طبیعی و رنگ های خمی در رنگرزی پشم بیشتر مورد استفاده است به مطالبی چند درباره آنها اشاره می شود

تاریخچه ی رنگ رزی حیوانی

اولین رنگ حیوان که در تاریخ ثبت شده است. رنگ ارغوانی است. تکه هایی از لباس ارغوانی رنگ که در حفاری‌های یک آرامگاه یونانی به دست آمده است، گواهی بر قدمت این رنگ می دهد. رنگ ارغوانی از ۲ نوع حلزون که متعلق به دریای مدیترانه اند و هر دو صدفی مارپیچ با دهانه ای بزرگ داشتند به دست میآید رنگ حاصل از شفافیت خاصی برخوردار است. فینیفیها که تمام سواحل دریا را در دسترس داشتند برای یافتن این صدف ها جستجو می‌کردند. رنگ حیوانی دیگری که از زمان باستان مورد استفاده قرار می گرفت، قرمزدانه است که از بدن های خشک شده جنس ماده نوعی شپش که حشره های کمیاب است به دست می آید.این حشره در دو نوع درخت بلوط نواحی مدیترانه به نام بلوط مازوو بلوط سبز زندگی می کند کاربرد این ماده بار اول در سال ۱۷۲۷ قبل از میلاد به ثبت رسیده است با قرمزدانه پشم، ابریشم و چرب را می توان رنگ کرد.

یک نسخه ی کاربرد رنگرزی قرمزدانه با پشم دانه داده شده با بیکرومات پتاسیم

پشم شسته شده100 کیلوگرم
آب200 – 100 لیتر
اسیداگزالیک300 گرم
گَرد قرمزدانه برای رنگهای سیر1 کیلوگرم
گَرد قرمزدانه برای رنگهای روشن200 گرم
زمان به جوش رساندن45 دقیقه
زمان جوشیدن90 دقیقه

در هنگام جوش اگر بخواهند رنگ مایل به بنفش باشد به جای اسید از کمی نمک قلیایی نظیر کربنات سدیم استفاده می کنند. اگر اسید سولفوریک داخل مواد باشد رنگ آن را کدر می نماید. قرمزدانه از رنگ هایی است که خاصیت ضدرنگی آن به طور اعجاب‌آور می باشد. جدول زیر از کتاب کالرایندکس گرفته شده است و این مسئله را بیان می کند.

نوع دندانهقرمز شفاف
قلعقرمز شفاف
زاجقرمز لاکی
جیوهسرخابی
باریمبنفش کدر
کرومارغوانی
آهنخاکستری تیره
مسارغوانی مایل به بنفش
سربقرمز مایل به قهوه ای
منیزیمصورتی
اورانیومسبز
رویشفقی

تاریخچه رنگرزی گیاهی

از توصیفاتی که شده است این طور به نظر میرسد که مردم نواحی مدیترانه با نیل آشنایی داشتند. در حقیقت در سال ۴۵۰ قبل د مسیح هرودوت روش کاربرد نیل را شرح داده است. در جایی دیگر آمده است که مردمان هند شرقی اولین کسانی بودند که از رنگ این گیاه استفاده می کردند.

زاج نیز در عملیات رنگرزی نظیر امروز استفاده می شد. دو منبع بزرگ زاج که یکی از آنها هنوز هم پس از قرنها مورد بهره برداری است پانصد سال پیش در ترکیه وجود داشت. روناس از سالیان دراز به عنوان با دوام ترین رنگ قرمز گیاهی شناخته شده است تورات و قبور فراعنه مصر دال بر استفاده از روناس در آن زمان هستند در ایران از قدیم ترین ایام روناس را می شناختند و استفاده می کردند.

اسپرک و زعفران، پوست درخت بلوط، پوسته خارجی گردوی تازه شاخه های گل پرطاووس، گل انار، گل گاوزبان نیز مورد استفاده قرار میگرفتند مازو با غده های چربی که احتمالا اثر حمله مگسهای گال به درخت بلوط به وجود می آمد، نیز هم رنگ و هم دندانه تولید می کرد.

نیل

نیل گیاهی است که بوته آن دو سال عمر می کند. ضخامت تنه آن حداکثر ۲ سانتیمتر است گل نیل به شکل گل اقاقیا ریشه ای و به هم متصل است. رنگ آن در انواع مختلف فرق می کند، رنگهای سفید، صورتی، ارغوانی در انواع مختلف دیده می شود. این دندانه ها را در اوایل بهار یا پاییز کشت می نمایند و بعد از اینکه رسید (۱۰ سانتیمتر بالاتر از خاک) آن را درو و خشک می کنند سپس در حوضچه های چوبی میریزند و بعد از مدتی تخمیر می کنند، پس از این کار آنها را در ظروف فلزی می ریزند، ماده رنگی نیل به صورت رسوب در ته ظرف ته نشین می شود سپس با حرارت آنرا به شکل خمیر در می آورند. و صافی های مخصوص می گذراندند و بعد آن را به صورت قطعات بزرگ یا پودر در می آورد.

روش رنگرزی پشم با نیل و هیدرو سولفید سدیم و آمونیاک

نیل ۶۰ درجه700 – 500 گرم
آمونیاک650 – 500 گرم
هیدرو سولفید سدیم700 گرم
آب100 لیتر
حرارت حمامتا 50 درجه
مدت جوش30 دقیقه

نظر به سیری و روشنی رنگ را به مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه در داخل حمام نگه میدارند سپس با هوای طبیعی خشک می کنند. نیل یکی از با ثبات ترین رنگ های طبیعی است.

روناس

انواع مختلف بوته روناس را میتوان در بیشتر کشورها یافت. روناسی که در ایران میروید بیشتر از نوع Rubiaperegina است و دارای شاخ و برگ زیاد است. طول آن به ۱۰۰ – ۵۰ سانتیمترمی رسد.

قسمت رنگ دهنده روناس ریشهٔ آن است دیگر قسمتها (برگ و ساقه) خوراک حیوانات میشوند روناس بیشتر در استانهای آذربایجان، مازندران و کرمان است و نوع وحشی آن در تمام این سرزمین می روید. ریشه روناس تا ۲ متر در زمین فرو می رود و هر چه بیشتر از عمرش بگذرد مقدار مادهٔ رنگی آن زیادتر می شود. روناس بدون وجود دندانه نمی تواند پشم را به خوبی رنگ کند و در مقابل عوامل مختلف ثبات کافی به خود بگیرد در روی پشم رنگ بدون دندانه بسیار پریده و کدر خواهد شد. املاجی که برای دندانه پشم به کار میروند عبارتند از: بیکر ومات پتاسیم، زاج سفید سولفات آهن سولفات مس و کلرور و قلع.

کاربرد روناس روی پشم دندانه داده شده:

خامه شسته و دندانه داده شده١٠ كيلو
اسید۳۰۰ – ۱۰۰ گرم
روناس۱۰۰۰ – ۵۰۰ گرم
 آب۱۰۰ لیتر
زمان به جوش رساندن۳۰ دقیقه
مدت جوش۷۵ دقیقه

اسپرك:

اسپرک یکی از قدیم ترین رنگهای زرد ایران است. در ماههای آخر بهار و اول تابستان تخم اسپرك را در زمین می پاشند و در موقعی که بزرگ و بارور شود بوته آن را می کنند و چند روزی در آفتاب میگذارند تا خشک شود. پس از آنکه خشک شد، ریشه و قسمتهایی که در خاک بوده اند به پس از آنکه خشک شد، ریشه و قسمتهایی را که در خاک بوده اند به واسطه اختلاف رنگ جدا و بقیه را خرد می کنند. گاهی نیز گل و میوه آن را جدا می کنند و به تنهایی به فروش می رسانند. اسپرك، گیاهی خودرو و فراوان و به همین دلیل ارزان است. عدم وجود دندانه جذب رنگ و ثبات آن را کم می کند. مهم ترین دندانه برای رنگرزی اسپرك، دندانه زاج سفید است. با این ترکیب زرد خالص میدهد اگر مقدار کمی گچ، با مواد قلیایی نظیر کربنات دوسود به حمام اضافه کنند، رنگ را کمی شفاف و متمایل به نارنجی میکند

رنگهای خمی

این دسته رنگها دارای عالی ترین ثبات ممکن در برابر نورو شست و شو و سایر عوامل هستند استفاده از این رنگها تاریخ دیرینه ای دارد. اولین رنگ مصنوعی خمی از نوع ایندیگو را بایر شیمیست آلمانی در سال ۱۸۷۹ کشف کرد و اولین رنگ در سال ۱۸۹۷ به صورت تجاری وارد بازار شد.

رنگهای خمی از نظر شیمیایی به دو دسته تقسیم می شوند

۱ – دسته ایندیگوییدها

۲ دسته مشتق شده از آنتراکیتول

دسته اول به واسطه اینکه برای تهیه مشتق بی رنگشان احتیاج کمتری به مواد قلیایی دارند بیشتر روی پشم به کار برده می شوند. درجه حرارت حمام رنگرزی باید حدود ۵۵ – ۵۰ درجه باشد و بیشتر از آن به واسطه داشتن مواد قلیایی روی پشم تأثیر می کند و باعث پوسیده شدن آن میشود برای جلوگیری از پوسیده شدن پشم در حمام قلیایی مقداری سریشم به آن اضافه می کنند.

حمام رنگ خمی نیل

آمونياك ۲۵٪۱۰۰ گرم
هیدروسولفید سدیم۲۰ گرم

چسب سریشم

آب

۱۰۰ گرم

۴۰۰ – ۳۰۰ لیتر

درجه حرارت۵۰

سپس رنگ دلخواه و بعد پشم خشك يا تر را به آن اضافه می کنند. در مدت ۳۰ دقیقه را کد می ماند بعد به مدت ۳۰ – ۲۰ دقیقه در جریان هوا قرار میگیرد تا به صورت یکنواخت در آید. اگر رنگ به صورت دلخواه نبود مجدداً وارد حمام می شود و عمل تکرار می گردد.

جدول رنگبندی بر اساس ترکیب رنگهای طبیعی

1. آبی روشن: هیدروسولفيد يك كيلو – سود ۵۰۰ گرم – نیل ۲۰۰ گرم.

۲ .آبی سير: هيدروسولفيد يك كيلو – سود ۵۰۰ گرم – نیل به ترتیب عملیات ۲۰۰ و ۳۵۰ گرم.

3. سرمه ای: هیدروسولفيد يك كيلو – سود ۵۰۰ گرم – نیل (۲/۵) کیلو) – روناس (5/2) كيلو) – چوبك.

۴. ماشی: هيدرو سولفيد يك كيلو – سود ۵۰۰ گرم – نیل ۲۰۰ گرم – برگ مو ۱۲ کیلو – پوست بیرونی گردو (ساییده شده) ۱۲ كيلو – زاج سفيد ٨ كيلو .

5. ساقه ای: هیدروسولفيد يك كيلو – سود ۵۰۰ گرم – نیل ۲۰۰ گرم برگ مو ۳ کیلوگرم – اسپرك ۶۰۰ گرم – زاج سفید ۲ كيلو.

۶. سبز هیدروسولفيد يك كيلو – سود ۵۰۰ گرم – نیل به ترتیب عملیات ۲۰۰ و ۳۵۰ گرم – برگ مو ۳۴ کیلو – زاج سفید ۱۱ كيلو.

لاكى: زاج سفید ۱۴ كيلو – قارا (قراقروت) ۱۴ كيلو روناس ۴۵ کیلو

عنابی: زاج سفید ۱۲ کیلو – قارا (قراقروت) ۱۲ کیلو – روناس ۴۰ کیلو – پوست بیرونی گردو ۴۴ کیلو

قهوه ای: روناس ۲۲ کیلو – پوست بیرونی گردو ۲۰ کیلو.

۱۰. شتری: زاج سفید ۶ کیلو – پوست بیرونی گرد و ۱۲ کیلو – برگ مو ۱۲ كيلو – روناس ۱۲ كيلو.

۱۱. بژ: زاج سفید ۶ کیلو – پوست بیرونی گردو ۵ کیلو – روناس ۳/۵ كيلو – سود يك كيلو.

۱۲. قهوه ای سوخته: زاج سفید ۱۱ کیلو – پوست بیرونی گردو ۱۷ کیلو – برگ مو ۱۷ كيلو – روناس ۱۷ كيلو.

 ۱۳ . کرم: زاج سفید ۳/۵ کیلو – برگ مو ۱/۵ کیلو – روناس ۶۰۰ گرم.

۱۴. زرد آلویی: زاج سفید5/3 کیلو – برگ مو ۳ كيلو – اسپرك ۱0/۱ کیلوگرم – روناس 5/3 کیلو.

۱۵ – بیدی زاج سفید ۱۰ کیلو – پوست بیرونی گردو ۱۴ کیلو – برگ مو ۱۵ کیلو – روناس ۵۰۰ گرم

۱۶ – موشی باز: پوست انار ۵ کیلو – زاج سياه يك كيلو.

17 – موشی سیر: پوست انار ۱۵ كيلو – زاج سیاه ۲ كيلو.

۱۸ – خاکی: زاج سفید ۶ کیلو – پوست بیرونی گردو ۶ کیلو.

۱۹ – مشکی هیدروسولفید به ترتیب عمليات يك كيلو و سپس800  گرم، سود به ترتیب عملیات ۳۰۰ گرم و سپس ۵۰۰ گرم، نیل به ترتیب عملیات ۲۰۰ گرم و سپس ۳۵۰ گرم، 5/2 کیلو روناس، ۳ كيلو چوبك.

در این فرمول رنگبندی به آنگونه که در کتاب سیری در صنایع دستی ایران چاپ گردیده از تجربیات قاسم نصرتی، هنرمند رنگساز اصفهانی استفاده شده است.


۴. رنگرزی پشم

این مثل را در مورد رنگرزی پشم همیشه باید در نظر داشت که آهسته رنگ کردن خوب رنگ کردن است. قبل از دندانه و رنگ کردن باید کلافها را کاملا نمدار و خیس کرد که آهسته در حمام حل و بعد جذب الیاف پشم شود، به همین دلیل احتیاج به حل شدن قبلی ندارد. اما رنگهای شیمیایی را اگر حل نکنیم، ذرات حل نشده به هم می چسبند و روی الیاف پشم قرار می گیرند که در زمان جوشیدن محلول حمام حل شده و باعث عدم یکنواختی رنگ روی خامهها می.شوند. مدت زمان به جوش رساندن حمام ،رنگ یکی از عوامل مهم رنگرزی است. زمان بیشتر باعث تثبیت بیشتر رنگ روی الیاف می شود. ظروف رنگرزی باید همیشه تمیز نگهداری شوند. برای رنگهای تیره و مشکی از يك ظرف و برای رنگهای روشن و شفاف از ظرف دیگر استفاده میشود در ضمن باید اندازه ظرف به حدی باشد که جای کافی برای غلتاندن پشم در حمام را داشته باشد. کلافها باید باز و عاری از گرههای تنگ باشند. اگر کلافها غیر منظم در حمام ریخته شوند باعث نمدی شدن آن می گردند. یکی از وسایل بسیار ضروری ترازوی دقیق است. چون می توان با ترازو مواد رنگی و تعاونی را به اندازه و حساب شده در حمام ریخت.


۵. چله کشی

مهم ترین مرحله قبل از بافت چله کشی است. بعد از بر پاداشتن دار باید نکات ضروری و مهم را در چله کشی در نظر داشت.

نخهای چله معمولا از جنس پنبه و به رنگ سفید هستند. در بعضی مناطق از پشم و به ندرت از ابریشم استفاده می شود. نخهای چله (تار) باید به موازات یکدیگر و با فاصله مشخص بر روی دار پیچیده شوند. نخهای پنبه ای معمولی ترین نوع نخ تار هستند که پیچیدگی (تاب) آن قدرت استقامت و کششی تار را زیاد می کند از مشخصات دیگر آن یکدست و یکنواخت بودن نخهای چله (کلفت و نازک نباشد) است.

دوك نخ ریسی

نمای میکروسکوپی و سطح مقطع الیاف ابریشم

الیاف پنبه زیر میکروسکوپ

نمودار تاب نخ به چپ و راست

الف: نحوه چله کشی

قبل از اینکه چله کشی شروع شود، ابتدا دو رشته چندلا) از نخهای تار نخ به فواصل دلخواه و به موازات زیرِ دار و سردار (حدوداً به فاصله ۲۰ سانتیمتر) با میخ به بدنه دار کو بیده می شود. در اصطلاح چله کشی این دورشته نخ را زهوار می نامند. یکی از این زهوارها بعداً برای شروع گلیم بافی و دیگری به منظور قرار دادن چوب میانی (هاف) و همچنین چوب کوجی برای جدا کردن نخهای رو از نخهای زیر مورد استفاده قرار می گیرد.

برای دقت و سرعت عمل در شمارش نخ تار، ابتدا چوب سردار را به واحد ده سانتیمتر ده سانتیمتر تقسیم بندی می کنند و با ماژیک علامت گذاری مینمایند سپس اولین نخ را دورچوب زیردار می پیچند و گره می زنند و سپس شروع به چله کشی می کنند، به این ترتیب که نخ اول از روی سردار می گذرد و از پشت و سپس زیر دار به جلو و جای اول بر می گردد. این کار معمولا به وسیله دو نفر انجام می شود. یک نفر در پایین نزدیک چوب زیردار، می نشیند و دیگری مسلط به چوب بردار می ایستد. نفر نشسته گلوله نخ را از روی نخ (زهوار) اول و زیر نخ (زهوار) دوم رد و به بالا پرتاب می کند. نفر ایستاده گلوله نخ را می گیرد و آن را به طور منظم در کنار نخ قبلی جا می کند و گلوله را از پشت به پایین می اندازد. این بار نفر نشسته بر عکس عمل میکند یعنی گلوله نخ را از زیر نخ اول و روی نخ دوم رد می کند. به همین ترتیب ادامه میدهند و یکی در میان زیر و رورد ی کنند تا به تعداد مورد نظر نخ (تار) به دور دار پیچیده شود. به طور معمول هنگام بافت پودها کشیده میشوند و از پهنای گلیم کاسته می گردد برای رفع این مشکل معمولا چند جفت تار بیشتر از اندازه مورد نظر کشیده میشود. سپس چند ردیف زنجیره از جنس نخ تارو چند ردیف گلیم ساده بافته می شود. دار به اندازه های دلخواه با چوب یا فلز درست می شود و در اندازه های كوچك با چوپ بهتر از فلز است. اگر دار فلزی باشد هنگام شانه زدن آنچه بافته شده است می چرخد یا سر می خورد.

به عبارتی دیگر کج می شود ولی با چوب نخهای چله قفل می شوند. بعد از چله کشی چوبی استوانه ای شکل «هاف» را که دارای طولی معادل عرض اسمی ( عرض اسمی عبارت است از عرض کامل دستگاه بافندگی دار گلیم بافی و قطری حدود سه سانتیمتر است به جای زهوار دوم قرار می دهند و زهوار طنابی را حذف می کنند. بعد از این عمل، نوبت بستن کجو می رسد. کجو که گاهی با عنوان کجی یا کجوچو یا گردچو نیز از آن یاد می شود، چوبی استوانه ای شکل و قطورتر از چوب هاف است. بستن کجو به بافندگان امکان سرعت عمل بیشتری را می دهد

نحوه بستن کجو بدین صورت است که مطابق شکل مقداری نخ (از نوع نخ چله) انتخاب می کنند و يك سر آن را به سمت راست میله چوبی گره میزنند آنگاه بافنده ضمن آزاد گذاشتن مقداری نخ، سر دیگر آن را از زیر چوب به پشت اولین تار زیر می برد و از روی چوب به جلو می آورد و از داخل حلقه تشکیل شده عبور می دهد و میکشد تا جایی که تار تحت کشش قرار گیرد. به همین ترتیب بافنده کلیه تارهای زیر را جدا و ضمن عبور نخ از لا به لای آنها به سر دیگر نخ را به انتهای چوب کجو می بندد.

در این مرحله بافندگانی که از مهارت و تجربه کافی برخوردارند با انگشتان دست چپ خود، طوری فاصله تارهای زیر کجو را تنظیم می کنند که در پایان کار تماماً دارای فاصله ای یکسان با کجو خواهند بود.

بعد از اتمام چله کشی و برای شروع بافت از لبه دوزی یا زنجیره زدن استفاده می شود. این کار الزامی نیست، ولی انتهای نخهای چله که بعداً به صورت ریشه در می آید به نحو مطلوبی بسته می شود. گلیم بافی با چند رج ساده بافی آغاز می شود. در روستاها و عشایر از پشم بز در کناره ها و شروع و ختم بافت استفاده می کنند. این عملکرد بدین منظور است که پشم بز مانع از بیدزده شدن گلیم می گردد یا به عبارتی نمی گذارد که بید از محدوده لبه گلیم به داخل آن نفوذ کند.


ب مسائل مورد توجه در چله کشی

۱ زیر و رو رفتگی دو نخی که به طور موازی بسته شده اند کاملا رعایت شود زیرا این مسئله در تنظیم چله و گلیم بافی اهمیت فراوان دارد.

۲- عمل چله کشی باید کاملا در وسط و از دو طرف قرینه باشد.

3.نخهای چله نباید شل و سفت کشیده شوند و تمام آنها هم نباید زیاده از حد سفت باشند که باعث قوس دادن به چوبها یا شکستگی آنها می شوند.

۴ – سردار و زیردار باید کاملا موازی یکدیگر باشند.

۵- تعداد نخها در دو طرف (پشت ورو) حتماً باید مساوی باشند.

۶. نقشه گلیم

در کارگاهها و به طور کلی مناطقی که امکان پیاده کردن طرح روی نقشه باشد نقشه های ،گلیم مانند نقشه های قالی روی صفحات مشبك مخصوص طراحی میشود و سپس به وسیله قلم موهایی که نوک آنها پهن باشد ( نوک تیز نباشد) به رنگ دلخواه در می آید. نقشه ها به قطعات کوچکی در دسترس بافنده و به اصطلاح سوار بردار هستند طرحها در قطعات مختلف بايد هماهنگی با یکدیگر داشته باشند و برای استحکام و قدرت دوام طرح آن را روی فیبر یا تخته سه لایی می چسبانند و روی طرح معمولا يك لايه روغن بزرگ میزنند که در نگهداری و ثبات رنگ روی آن تأثیر بسزایی دارد.

تعداد نخهای چله بر اساس تعداد خانه های افقی نقشه طراحی شده کشیده می شود به این ترتیب که هر خانه شامل دوتار (زیر ورو) می گردد. به طور مثال اگر نقشه دارای ۲۰۰ خانه در يك خط افقی باشد تعداد نخهای چله باید ۴۰۰ باشد (۲۰۰) تا زیر۲۰۰  تا رو)

در بافت، نیز هر خانه دو بود رفت و برگشت را شامل می شود. این از سنن گلیم بافی است که وقتی بخواهند نخ پود را عوض کنند (رنگ دیگر باشد) جفت جفت تغییر جا می دهند دو تا زیر و دو تارو). اما تاکنون میتوان گفت که در همه جا اجرای آن حتمی

نیست. در بعضی از روستاها و ایلات (مثل دشت مغان) بافندگان از طرحهای ذهنی و لحظه ای که به ذهنشان آمده است برای نقوش و همچنین از خامه ای که در موقع انجام دادن کار در اختیار دارند، برای انتخاب رنگ آن نقوش ذهنی استفاده میکنند و این خود عامل شخصیت خاص دادن به نقوش را دارد. نکته دیگر اینکه به همین دلیل بافت تکراری معمولا کم است و این هم خود عاملی است که ارزش هنری آن گلیمها را به دلیل نادر بود نشان بالا می برد.

7. دستگاههای بافت گلیم

به طور کلی دستگاههای بافت گلیم چهار نوع می باشند: الف: گلیم ساده باف ب: گلیم چرخی باف، ج: جاجیم باف، د: گلیم سوزنی (سوماك)

الف: گلیم ساده باف

دستگاه گلیم ساده باف از يك كجی و چوب کمکی تشکیل شده است و گلیم به طور یکنواخت روی آن بافته می شود. پشت و روی این نوع گلیم یکسان بوده و هر دو روی آن قابل استفاده است.

ب گلیم چرخی باف

دستگاه گلیم چرخی باف دارای چهار کجی است. هر کجی به وسیله کمانهایی جا به جا میشود در این نوع بافت پود از لا به لای تمام تارها رد می شود و بافت به شکل یکسانی پیش می رود. در پشت گلیم پودهای اضافی روی هم قرار میگیرند و به این علت حاصل کار، گلیمی محکم و ضخیم با پشت و روی متفاوت خواهد بود که فقط يك روی آن قابل استفاده است.

ج جاجیم باف

دستگاه بافت جاجیم دارای چهار کجی و چند کمان است. تفاوت اساسی بین جاجیم و سایر انواع گلیم، رنگی بودن تارهای آن است که مثل پود در ظهور نقشها مؤثرند. پشت و روی جاجیم همانند گلیم ساده باف یکسان است.

د: گلیم سوزنی (سوماك)

دستگاه بافت گلیم سوزنی دارای یک کجی است و به طور کلی از نظر ظاهر به دستگاه بافت گلیم ساده شباهت دارد. در این بافت پودهای اضافی در پشت گلیم به صورت آزاد باقی می ماند. بافت این نوع گلیم در میان عشایر بسیار معمول است و اغلب برای تزیین مورد استفاده قرار می گیرد.

نجوه بافت گلیم

برای شروع بافت ابتدا چند رج ساده «گیس بافی» انجام می گیرد. گیس بافی حدود ۱۲ – ۱۰ سانتیمتر از پایه چله برای داشتن ریشه گلیم فاصله دارد. گیس بافی به چندین فرم انجام می گیرد. چند رج ساده دورج زیر دو رج رو چند رج ساده، دوباره دورج زیر، دورج رو برای ابتدای بافت گلیم می بافند. سپس بافت اصلی آغاز میشود و بافنده طبق نقشه و یا بر اساس ذهنیات خود نخهای رنگین را که قبلا به صورت گلوله درآمده و بالای سرش آویزان است از لا به لای تارهای گلیم عبور می دهد و شکل مورد نظر را بیان میکند.

هر ردیف پودگذاری یک رج نامیده می شود و لازم است بر روی هر رج بافته شده دفتین زده شود تا درگیری تاروپود استحکام کافی به خود بگیرد.

نکته دیگری که در حین بافت گلیم دارای اهمیت فوق العاده است، این است که چنانچه قرار باشد گلیم به شکل ساده یا راه راه یافته شود می توان بافت را طبق آنچه گفته شد تا پایان ادامه داد. ولی از آنجایی که گلیمهای ایرانی به ندرت بدین گونه می باشند و معمولا دارای نقوش سنتی یا اشکال نباتی یا حیوانی به گونه هندسی هستند بافندگان در صورتی که ناچار به استفاده از رنگهای مختلف در يك رج و در کنار همدیگر باشند در محل مورد نظر سرخامه (پرز) و خامه دیگری را که دارای رنگ دیگری است در کنار آن قرار و عمل بافت را ادامه می دهند، ولی چنانچه تکرار یافت به صورت عمودی و جنب یکدیگر از ده رج تجاوز کند، حتماً لازم است تا خامه های رنگینی که در کنار هم قرار می گیرند در یکدیگر زنجیره شوند یا به اصطلاح در یکدیگر کلید شوند که آن هم چندین فرم متفاوت است. در غیر زنجیره کردن سوراخهایی در گلیم ایجاد می شود که از کیفیت گلیم می کاهد.

اشکالات در حین بافت و نحوه جلوگیری از آن

الف: سره شدن

اگر دقت در بافت گلیم نشود و پودها شل یا سفت باشند این اشکال پیش می آید که برای رفع آن باید هر ۱۰ سانتیمتر بافت گلیم را به دو طرف دار عمودی ،گلیم با نخ چله، محکم گره زد و با خط کش اندازه پهنای گلیم را کنترل کرد.

ب: ریش شدن چله

عوامل زیادی باعث ریش شدن چله می شود که باید به آنها دقت کرد

۱ – ناصافی و خمیدگی لبه ها و نوک تیغه های دفتین.

 ۲- ناصافی سطح نخ به دلیل تاب بیش از حد.

3.تماس تیغه های دفتین و چله ها ( نا هماهنگی دفتین و نمره نخ مصرفی)

  1. استفاده از چله های تهیه شده با الیاف کوتاه
  2. عدم دقت در دفتین زدن و برخورد بی دلیل تیغه های دفتین با چله ها .

ج: نخ نما شدن گلیم

در هر مرحله از پودگذاری ،گلیم باید دقت به عمل آید تا پود جدید کاملا در پشت بود قبلی قرار گیرد. در صورت عدم توجه به این امر، در سطح گلیم نقطه های سفیدی که ناشی از نمایان شدن نخهای تار است به وجود می آید و باعث نخ نما شدن گلیم می شود و از کیفیت هنری گلیم و قهراً قیمت آن میکاهد

د: پرزدادن گلیم

استفاده از خامه پرزهای کوتاه جهت بافت گلیم یکی از عوامل مؤثری است که باعث پر زدادن محصول در حین بافت یا بعد از آن می شود به همین جهت لازم است تا برای پودگذاری حتی الامکان از پودهای کوتاه استفاده نشود (مناسب ترین طول برای پودگذاری طولی است که حداقل برای پوشاندن یکصد تار زیر و رو کافی باشد.)

هـ: تصحیح پود گذاری

در مواردی که بافندگان بدون اختیار کردن نقشه و به طور ذهنی بافت را انجام می دهند احتمال اشتباه در پودگذاری بسیار است و تماس تیغه های دفتین و چله ها ( نا هماهنگی دفتین و نمره نخ حتى يك بود كم یا اضافه باعث ناهماهنگی بین نقوش خواهد شد و همچنین اندکی بی دقتی در حین بافت به کمک نقشه همین مشکل را به وجود میآورد با این وجود تصحیح پودگذاری کار چندان دشواری نیست.

 در مواردی که پودگذاری غلط باشد بافنده میتواند با به جلو کشیدن چله های مربوط و ایجاد دهانه با كمك انتهای قلاب پود اضافی را از لا به لای تارها خارج کند و به همین صورت چنانچه افزودن پودی بر گلیم ضروری باشد بافنده می تواند به وسیله قلاب یا سوزن با ظرافت و دقت، پود را از لابه لای چله ها عبور و در محل مورد نظر قرار دهد 

و: پارگی چله

چنانچه در حین بافت بی دلیل یک یا چند چله پاره شود، بافنده به كمك يك قطعه نخ هم نمره با نخ چله، که اصطلاحاً نخ رفو نامیده می شود، می تواند نسبت به ترمیم آن اقدام کند. گره رفو در گلیم بافی اهمیت خاصی دارد و نحوه بستن آن به این صورت است که یک سرتار پاره شده و نخ رفو را به صورت ضربدر بین انگشتان شست و سبابه نگاه میدارند که حدود دو سانتیمتر از هر دو نخ آزاد باشد و نخ رفو زیر نخ تار قرار گیرد، سپس نخ رفو را يك بار به دور شست و انگشت سبابه می چرخانند و آن را بین دو سر نخ قرار و سر آزاد تار را از حلقه تشکیل شده عبور می دهند و آن را نگاه می دارند. آنگاه به کمک انگشت شست دست راست انتهای نخ رفو را به طرف پایین می کشند.

گره ای که به این طریق ایجاد میشود باید حتی الامكان كوچك بر باشد تا هنگام دفتین زدن مشکلی به وجود نیاید. توضیح آنکه طول دم گره نباید بیش از ۵ میلیمتر باشد و اگر چند راستا در يك رديف پاره شود، عمل رفو باید به گونه ای انجام گردد که گرهها در مقابل یکدیگر قرار نگیرند.

ز: ناصافی پودها

چنانچه بافنده ضمن بافت متوجه شود در بعضی از قسمتها پودگذاری خط صاف و مستقیمی را طی نکرده است می تواند با پودگذاری موضع آن را رفو کند. پودگذاری موضعی به این ترتیب است که بافنده با كمك سوزن در قسمتهای گود، چند رج بود قرار می دهد و ناصافی آن را اصلاح می کند.

ح: حذف چله های اضافی

بافنده در صورتی که ضمن بافت متوجه شود يك يا چند چله اضافه است میتواند بافت گلیم را طوری انجام دهد که چله های اضافی همراه با سایر چله ها به صورت جفتی مورد استفاده قرار میگیرند. بدیهی است این کار در بافت خود را نشان خواهد داد و برای رفع آن بافنده می تواند بعد از بافت ۵۰ رج به آرامی آن را از فاصله مختلف قطع و بافت را ادامه دهد و در پایان قطعات کوتاه شده نخ را به كمك شيء نوك تيزى از لا به لای پودها خارج کند.

ط: تعیین نمره نخ

در موارد متعددی بافنده ناچار است نخ مورد نیازش را مطابق نمونه های قبلی خریداری یا آنها را در مقایسه با یکدیگر انتخاب کند. گاهی نیز بافنده ملزم است به تناسب ابزار کاری که در اختیار دارد، به انتخاب نخ بپردازد یا دار گلیم و سایر ابزار کار خود را برمبنای ظرافت نخی که قرار است مورد استفاده قرار گیرد، تهیه و تنظیم کند به همین جهت داشتن اطلاعات ویژه ای در رابطه با تعیین نمره نخ مورد نیاز بافندگان گلیم است.

ی: نگاهداری پشم و مواظبت از آن

اگر پشم را قبل از شستن انبار کنند احتمال بیدزدگی ۳۰٪ بیشتر از پشم شسته شده میشود عوامل دیگری نیز مانند خار و خاشاك داخل پشم، عرق بدن دام که پشم بدان آغشته می شود، چربی که به طور طبیعی برای مواظبت تارهای پشم از پوست حیوان ترشح می شود محلولهای شیمیایی و داروهایی که برای جلوگیری یا معالجه بیماریهای پوستی بر روی بدن گوسفند می مالند که سریعا مورد هجوم انواع قارچها و باکتریها قرار می گیرند و باعث فساد آن می شوند خواص فیزیکی و شیمیایی پشم را تاحد قابل توجهی کاهش می دهند. برای مبارزه با این آفات از سموم شیمیایی خاصی استفاده می شود سموم تنفسی که به صورت جامد نفتالین و کاغذهای آغشته به آن) و مایع ( به صورت اسپری) در اختیار مصرف کنندگان قرار می گیرند. نوع دیگر سمومی هستند که در آب حل می شوند و بر الیاف اثر فیزیکی دارند. این سموم به صورت ظاهر بر روی الیاف قرارمی گیرند و تا قبل از شست و شو اثر خود را حفظ کنند. دسته سوم سمومی هستند که در آب حل می شوند وبر الياف اثر شیمیایی دارند.

ك: كم شدن عرض گلیم

در حین بافت ممکن است به تدریج عرض گلیم کمتر شود، این در اثر کشیدگی بیش از حد پودهاست و باید مراقبت کنند که این چنین نشود. می توان این کار را با خط کش انجام داد. یعنی هر ده سانت یا بیست سانت که بافته میشود اندازه بگیرند و تساوی آن را با عرض بافت هنگام شروع داشته باشند. مورد دیگر کنترل، این است که هر بیست سانت باید حدود همین اندازه قسمت بافته شده را از دو طرف به داربست ببندند و به اندازه لازم کشیدگی داشته باشد.

…………

۱۰. انواع بافتهای گلیمی ایران

گلیمهای ایرانی از نظر شکل و شیوه بافت به انواع مختلفی تقسیم می شوند و هر يك از بافتها دارای نام خاصی است.

شیریکی پیچ (شیرکی پیچ):

شیر یکی پیچ نامی است که بافندگان عشایر روستایی کرمان به آن داده اند. شیر یکی پیچ ظاهری شبیه قالی دارد. همانند قالی با نمایاندن نقوش آن میشود بود تنها اتصال تارها به یکدیگر و همیشه در پشت گوشت پر ز گلیم مخفی است و قابل رؤیت نیست. نقوش به وسیله گره ای که بر روی تار زده می شود به وجود می آیند. گره بافته می شود و بر خلاف دیگر انواع گلیم که بود باعث تکمیل و وسیله بافت تقریباً همان دار گلیم بافی افقی است. گره زدن در شیر یکی پیچ دو نوع است گره ،متن که با کمک آن نخ رنگی از روی دو تار می گذرد، سپس به پشت برگردانده می شود و از زیر رشته اصلی رویی عبور و ایجاد گره میکند دومین گره گره آبدوزی است. در این گره بود دوبار روی دو تار قرار می گیرد و خط پهنتری ایجاد می کند. نقطه چین نشانه ادامه پود پس از گره و قطع نشدن آن است که پس از گره محکم به پایین کشیده می شود و دولایه گره را کاملا به هم می چسباند.

پس از اتمام عملیات گره زنی، هر ردیف پودگذاری انجام و بین بود و گرهها درگیری ایجاد میشود این عمل به وسیله شانه یا دفتین صورت می گیرد که عشایر آن را کلوزار می نامند. نقوش شیریکی پیچ بنابر امکانات خاص خود، از محدوده هندسی بالاتر می رود و گاه توازن و هماهنگی را از ترکیب نقوش غیر متقارن به دست می آورد. نقش بوته جقه در میان نقوش شیر یکی پیچ دیده می شود که دو گل گرد در میان آنها تعبیه شده است که نسبت به یکدیگر متقارن اند. حاشیه ها اغلب زنجیره ای و مرکب از يك شکل هندسی مکر راند که بین دو خط موازی قرار می گیرند. این حاشیه ها را حاشیه های چرخی می نامند گل متن «کشمیری» است که سراسر آن را با تکرار خود پر می کند. شیر یکی پیچ با ترنج وسط کمتر دیده می شود و نقشهای دیگری که در بافت این محصول رواج دارند عبارتند از: قارا گل ،عباسی گل کرمانی و جفت گل رنگهای انتخابی بافندگان شیر یکی پیچ معمولا رنگهای تیره است. يك نوع حاشیه دیگر «حاشیه وکیلی» است که در گلهای گرد وسط دایره های كوچك درون گل معمولا به رنگ قرمز و زمینه آن به رنگ سبز است در اطراف اضلاع جفت گل خطوطی موازی تعبیه می شوند که آبدوزی نام دارند آبدوزی نقوش را برجسته تر می کند.

وَرنی:

ورنی گلیمی فرش نماست که بدون نقشه و به شکل ذهنی توسط زنان و دختران دشت مغان و عشایر حومه اهر ارسباران و مشکین شهر در استان آذربایجان شرقی) تولید می شود. تولید ورنی عموما در نقاط قشلاقی انجام میگیرد و نقوشی که بر روی این گلیم فرش نما نقش میبندد نشانگر محیط زیست و انعکاس آن در اذهان زنان و دختران عشایر است. بیشتر نقوش از اشکال حیوانات و وحوش منطقه تأثير پذیرفته اند و نقوش عمده حیوانات عبارتنداز گوزن، آهو، گرگ

سگ گله بوقلمون مرغ و خروس، گر به مار، عقاب، گوسفند ببر، شتر روباه، شغال ،طاووس، پرندگان محل که به صورت ساده هندسی بافته می شوند. رنگهای ورنی زمینه ای ،لاکی سرمه ای کرم سفید پیازی و آبی روشن با نقوش حیوانات در وسط و حاشیه ای حداکثر به عرض ۲۰ سانتیمتر در طرفین دارند.

گلیمچه:

نوع دیگری از گلیمهای ایرانی گلیمچه است که معمولا در بیجار و روستاهای اطراف سنندج با استفاده از شیوه بافت و مواد اولیه دیگر انواع گلیم تهیه میشود تفاوت گلیمچه با گلیمهای معمولی، كوچك بودن آن است و نقوش آن نیز متنوع تر از گلیم است چنان که گلیمهای کردستان اکثراً دارای اشکال ساده و نقوش آن بیشتر به صورت خطوط افقی است، در حالی که گلیمچه های کردستان غالبا دارای نقوش متنوع هستند. در روستاهایی از بخشهای شهرستان ساری نوعی گلیمچه بافته شده که نخ پنبه ای تا رو نخ پشمی رنگ شده در ابعاد ۷۰×۱۱۰ پود آن است و در سالهای اخیر متقاضیان زیادی دارد.

زيلو:

زیلو در اغلب مناطق روستایی با نخ پنبه ای بافته می شود و بیشتر به عنوان زیرانداز تابستانی مورد استفاده قرار می گیرد. در بیشتر نقاط زیلو با دستگاههای بافندگی بافته می شود، ولی در مناطق روستایی شهرهای تهران ساوه کاشان، یزد، به شیوه بافت گلیم بافته میشود اما با این وجود ظاهری زمخت دارد و از نظر تنوع رنگ و نقش نیز به هیچ وجه قابل مقایسه با دیگر انواع گلیم نیست عمده ترین ماده اولیه زیلو بافی را نخ پنبه ای تابیده شده تشکیل می دهد و معمولا ۶ تا ۸ نخ يك لا در کنار یکدیگر قرار می گیرند و تابیده می شوند و به مصرف بود می رسند. دارهای زیلو بافی معمولا عمودی اند هردار دو نورد دارد که در حین بافت به تدریج ریسمانهای تار از نورد بالایی باز و قسمت بافته شده به نورد پایین پیچیده میشود و بافنده به كمك پنجه كه وسیله ای فلزی است بر روی قسمت بافته شده می کو بد و درگیری تار و پود آن را استحکام می دهد.

پلاس یا پالاس:

از نظر ظاهری شبیه به گلیم درشت بافت است و در برخی مناطق کشور از جمله یزد تولید میشود تار و پود این محصول معمولا در اندازه ۲۵۰ × ۳۵۰ سانتیمتر بافته شده و از نوع پنبه ای است

مسند:

در روستاهای بخش نمین شهرستان اردبیل به موازات تولید گلیم نوعی گلیم که دارای ابعاد كوچك تر و معمولا در اندازه ۱۰۰×۱۵۰ سانتیمتر است تولید میشود که «مسند» نامیده میشود. سابقه بافت مسند در محل نامبرده به ۵۰ سال می رسد. این محصول دارای طرحهای محلی بوده و از ظرافت و زیبایی خاصی برخوردار است و به خصوص در سالهای اخیر خواستاران فراوانی یافته است.

جٌل:

در جل نقوش به صورت سوزن دوزی است که پس از اتمام بافت زمینه ای ساده بر روی آن دوخته می شود. این نوع بافتها از يك طرف قابل استفاده اند و به خلاف گلیم که پشت و رو ندارد، پشت و رو دارند. جل برای پوشاندن چهار پایان عرق کرده به خصوص اسب استفاده می شود.

سجاده:

فقط برای نمازگزاری بافته می شود که نقشی نزدیک به نقش محرابی قالی دارد و به دلیل سبکی و کوچکی حجم آن، نمازگزار می تواند آن را با خود حمل کند.

چیق:

در بیشتر ایلها برای دیوار چادر یا قسمت کردن چادرها به کار برده می شود. نقوش خاص چیقها به دلیل واحد درشت بافت که در چيق يك نی است همان نقوشی سنتی گلیمهاست که بنا به روش بافت تغییر کرده است. چیقها پشت و رو ندارند و از هر دو طرف همان زیبایی را دارند.

کوچه:

نوعی زیر انداز و به معنی نمد سفید یا خاکستری رنگ است که برای پوشاندن ،دیوار چادرها از آن استفاده می شود.

انسی:

قالیچه خاصی است که اثاثیه را با آن می بندند.

مِفرش:

مفرش نیز برای بستن اسباب خانه از قبیل رختخواب و سایر ضروریات زندگی در مسافرت مورد استفاده است واکنون فقط در ایلهایی که هنوز هم به زندگی کوچ نشینی خود ادامه می دهند وجود دارد.

جوال :

کیسه های بزرگ و توبره» یا «توربا» است. این کیسه ها را چادر نشینان به دیوار می آویزند جوال به عنوان انبار آذوقه استفاده میشود.

خورجین:

یافته هایی است که چادر نشینان همراه خود دارند.

۱۱. عوامل ایجاد نقوش گلیم یا (ریشه یابی نقوش گلیم)

عوامل جغرافیایی و طبیعت سر زمین ایران بیانگر این است که ادامه زندگی کشاورزی و دامداری جز با بارش منظم و به موقع طبیعت امکان پذیر نیست نیاز به توافق عوامل طبیعت را می توان در نقوش ملاحظه کرد؛ نقوشی که از خطوط عمودی، افقی و مضرس یا به عبارت دیگر نقوش هندسی و خطوط زاویه دار تشکیل شده است.

بخشی از نقوش که در گلیم بافی ایران مورد استفاده قرار می گیرد، تداوم نقوش اساطیری است که ریشه از روزگارانی بسیار دور دارد. وجود نگاره ها و طرحهایی از قبیل ترنج و درخت، لاله باز لاله بسته برگ مو برگ خیار…… هر کدام نشانه ای از خواست باطنی بافندگان برای سرسبزی و خرمی محیط زیستشان است. حاشیه لوزی نشانه ای از حرکت آب در يك جوى باريك يا داخل حوضچه است. وجود نقش گل خورشیدی در گلیمها حکایت از برکت خورشید و زایندگی خاک میشود که نزد بافندگان روستایی قابل احترام است. نقش بوته جقه یا بوته ترمه که حالت درخت سر و خمیده را دارد و در عین حال سمبل نجات و زندگی در بافته های روستایی و عشایر است به دلیل سربلندی و استقامت یکی از نمادهای زندگی است.

نکته حائز اهمیت این است که بوته جقه، به عنوان سمبل زندگی در طرحهای بیشتری اعم از قالی، گلیم و پارچه رسوخ کرده و در ارتباط با عواطف و حالات روحی بافنده به اشکال مختلفی متجلی شده است. مثلا بوته جقه های پشت به هم نقش قهر و بوته های رو به هم نقش آشتی را دارند در اندازه های متفاوت یکی از درون دیگری نقش مادر و بچه را دارند. نقوش خوشه گندم درختان افشان یا کاجها نیاز بافندگان به سرسبزی محیط و طول عمر است گرچه این نقوش و بسیاری نقوش دیگر در همه گلیمها بافته میشوند ولی گلیمهای بافته شده در هر منطقه چه از نظر طرح و چه از نظر بافت و رنگ آمیزی مختصات خاص منطقه خود را دارند.

۱۲. مناطق مختلف و طرحهای مشخصه آنها

افشار (زنجان):

طرح مخصوص افشار معمولا ستاره های متعدد بر روی زمینه ای به رنگ طبیعی یا رنگ سیر است نقشها گلهای ستاره ای اند که به صورت مورب با رنگهای مختلف کنار هم چیده می شوند و مجموعاً به صورت لوزی در هم نمایان می گردند.

بلوچ (بلوچستان):

بلوچ از واژه های فارسی باستان است و به معنای تاج و خروس با شانه است. بلوچها به دلیل شرایط اقلیمی همیشه با طبیعت در پیکاراند و همواره آرزوی برخورداری از منابع فراوان آب و مرغزار را در بافتهای خود بیان کرده اند آنان به شبانی روزگار می گذرانند و در چادرهایی که به اسلوب خشن از پشم سیاه بز بافته شده اند زندگی میکنند زیرانداز چادرها گلیمهایی به رنگهای گوناگون اند نقش این گلیمها در حاشیه به صورت خرمهره هایی است که سابقاً به جای سکه به کار می رفت. یکی از بافتهای خاص بلوچ سفره است که به اصطلاح بومی جهیزی است که زمینه آن از پشم طبیعی شتر می باشد و اغلب ترنجی در وسط آن دیده میشود گلیمهایشان نیز اسلوب خاص خود را دارد که مینا خوانی نامیده می شود. سر تا سر گلیم از بافت راه راه شکل گرفته است که در هر ردیف آن نقوش متفاوت از نظر طرح رنگ به چشم می خورد.

رنگهای تیره، مانند قهوه ای قرمز تیره (مایل به قهوه ای) و شتری و آبی سیر و رنگهای روشن مثل زرد، سبز، قرمز، که در شکلگیری طرح های بلوچی نقش مؤثری دارند. رنگهای مشخصه طرحهای بلوچ اند. نکته قابل توجه این است که بلوچها پشتی را به شیوه قالی می بافند.

ترکمن (ترکمنستان):

ترکمنها در منطقه پهناوری در شمال ایران اقامت دارند که از کرانه های خزر تا منطقه گرگان و سراسر خراسان را در بر می گیرد. قالی بافی و تولید کالاهایی که فرآورده پشم هستند با نحوه زندگی ترکمنها که اغلب چادرنشین یا نیمه چادر نشین اند ارتباط می یابد. ترکمنهای آسیای مرکزی چادرهای مدور بزرگ خود را با نوارهای بلند گلیم باف به طول دوازده متر و عرض سی تا چهل سانتیمتر تزیین میکنند نقوش این بندهای محکم و با دوام به طور سنتی هندسی و گوناگون اند.

گلیم ترکمن سبك و محکم است. در این گلیمها، رنگ مهم ترین عامل است و رنگ قرمز با سایه روشنهای مختلف نقش ویژه ای دارد. رنگهای دیگر ،نارنجی ،آبی، سبز، سفید و گاهی زرد است. این رنگهای متضاد هماهنگی زیبایی به وجود می آورند.

قبیله ترکمنها طرحهای خود را بر حسب نقش اصلی طبقه بندی می کنند که آن را گل میگویند و آنها را به شکل شش وجهی و هشت وجهی منقوش میکنند هر گل نمودار يك خانوار است. معمولا نقشهای ترکمن چهار قسمت دارد. دو تاريك (شب) و دو روشن (روز) است

نیروی زندگی در هر (ابه) در مرکز است (یعنی پدر). مجموعه این نقوش، حاشیه ای دارد که فامیلها را از یکدیگر جدا می کند که به صورت مجزا، اما همه در کنار یکدیگر هستند.

جاجیم و پلاس ترکمن از شهرت خاصی برخوردار است. تأثیر سنتهای بلوچ و کرد و ترکمن مایه آمیزش سنتها و پرورش اسلوب ممتازی در کلات نادری شده است. اسلوب جاجیمها و خورجینها همانند بافتهای ابریشمی محلی است.

خمسه:

خمسه از یگانگی پنج ایل شیر از که دو ایل به عربی، دو ایل به تركى و يك ايل باصری که به فارسی سخن میگویند تشکیل می شود.

بافتهای سوماكِ خمسه ده بید نام دارد. ده بید نام شهری در حاشیه فارس است متداول ترین طرح گلیمها زمینه ای طبیعی به رنگ تیره است که ستارگانی مورب به صورت لوزیهایی متداخل به روی آن بافته شده است. گلیمهای ستاره ای را اغلب به صورت قطعات کم عرض میبافند و سپس به هم می دوزند. گلیمهای جدیدتر گاه زمینه ای سفید با پهنایی عریض تر دارند. در بسیاری از آنها پودهای سرگشاده سوماک، پوشش قالی مانند انبوهی در قسمت زیرین آنها به وجود می آورد.

سنه:

سنه که امروز سنندج نامیده می شود مرکز استان کردستان است. گلیمهای سنه بسیار ظریف و فقط گلیمهای ابریشمی زمان صفویه قابل قیاس با این گلیمهاست. در هیچ جای ایران، گلیمهایی به ظرافت گلیمهای سنه بافته نمی شود. طرح آنها بیشتر طرح هراتی آمیخته با طرح بوته ای و خطهای مورب در رنگهای متعدد است. زیباترین طرح گلیم سنه، ترنجی در وسط و زمینه ای رنگی دارد و بته ای نیز با ظرافت در درون ترنج بافته می شود.

ایل سون:

ایل سون ایل سونها قبایل چادر نشینی هستند که در شمال شرقی آذربایجان زندگی میکنند آنها از اتحاد ۵۰ ایل گوناگون پدید آمده اند. اصل آنان از آناتولی و ترکستان است. در دوره شاه عباس نام شاهسون به آنها داده شد. گلیمهای ایل سونها از با دوام ترین گلیمها به شمار میروند که مهمترین بافت ایل سونها گلیمهای سوزن دوزی شده و ظریف معروف به سوماک است که به زبان محلی آن را ورنی می نامند طرحهای پیچیده دیگری نیز هستند که معمولا آنها را به روی دستگاه افقی معمولا به صورت تکه های دراز و باريك به طول سه متر می بافند و سطح آن را سوزن دوزی می کنند و سپس به هم می دوزند و تکه های کناره ها نقشی بر لبه خود دارند که در سراسر طول بافته ادامه می یابد و پس از اینکه تکه ها به هم دوخته شد حاشیه ای چهارگوش را تشکیل می دهند.

مهم ترین طرح در جاجیم اژدهایی به شکل S با دو گوش و يك دم است. به طور کلی ایل سونها از طرحهای . هندسی شکسته با رنگهای هماهنگ و ملایم نیز استفاده می کنند و کمتر می توان دو گلیم ایل سون را از نظر طرح و رنگ مشابه یافت. بهترین رواسبی در ایران جل اسبهای ایل سون است. جل اسبهای مناطق دیگر معمولا يك تكه و حداکثر دو تکه بافته می شوند، ولی ایل سونها جل را شش تکه با رنگهای متنوع می بافند. خورجینهای بزرگی هم برای حمل رختخواب و اثاثیه به هنگام کوچ از ییلاق به قشلاق یا بر عکس استفاده میشود نقوش حیوانات که قدمت پیش از تاریخ دارد از این منطقه گرفته شده اند. مثل تصویر گوزن بزرگ که علامت «توتم»ی سکاهاست.

قشقایی:

قشقاییها بزرگ ترین گروه عشایری به شمار می روند و اصل خود را از آسیای مرکزی می دانند. شماره آنان شاید به صدهزارتن برسد و هر شش ماه يك بار از مناطق سردسیر (ییلاق) به مناطق گرمسیر (قشلاق) و یا بر عکس کوچ و به اصطلاح ییلاق – قشلاق می کنند. تاریخ قشقاییها هر چه باشد در غنای بافندگی آنها بازتاب یافته است و قشقاییها شاید بیش از هر ایل دیگر در ایران در پرورش این فن کامیاب بوده اند بافتن جل اسب نشانه احترام و حیثیت خانواده است. قشقاییها چادرهای سیاه خود را از پشم بزمی بافند و آن را با کناره ها و سوزن دوزیها و بافته های گوناگون آرایش می دهند. علاوه بر آن خورجین که با چرم محکم شده است و مفرش و كيسه های كوچك برای حمل آرد و حبوبات به نام جوال و نیز چنته های مخصوص برای نگاهداری قاشقهای کوچک آشپزی نیز بافته می شوند. در نقوش قشقاییها نیاز باران در نقشهای شانه ای حس می شود. دارهای قشقاییها اغلب قابل حمل و نقل است و در کوچ دار را روی شتر یا قاطر حمل و موقع کار به روی زمین پهن می کنند. نقوش هندسی بخش اساسی طرح قشقایی هستند و شامل نقوش هشت ضلعی گل هشت پر تصاویر ،طاووس، بز، آهو، زنبور و پرنده های ساده شده هستند. رنگهای تند و شاد از ویژگیهای گلیم قشقایی است. اما رنگهای متضادی نیز در کنار رنگهای قرمز و زرد به کار گرفته می شوند. معمولا در دو سر گلیم چند ردیف را با طرحی جداگانه می بافند.

در این نوع گلیمها چربی طبیعی (لا تولین) موجود در پشم آنها را در مقابل نفوذ آب مقاوم می کند.

کرد:

بیجار و سنندج دو مرکز مهم گلیم بافی و سجاده بافی کردستان است. زیباترین طرح گلیم ترنجی در وسط و زمینه ای رنگی دارد. بته ای نیز با ظرافت در درون ترنج بافته می شود. بر زمینه آن شکل گلی است که ماهیانی به طور مورب در دو طرفش قرار می گیرند. در مناطق روستایی گلیمها نوع دیگراند و طرحهایی زنده و شاد دارند. طرح آنها ترکیبی از بخشهای رنگی گوناگون است که با خطوطی از هم جدا می شود. استفاده از نقوش پرندگان نیز در این طرحها معمول است. از عناصر تشکیل دهنده طرحهای بیجار که طرفداران بسیاری دارد گل سرخ است. در انواع گلیمهای بیجار بافت حاشیه ها نیز شامل گلهای مدوّر برجسته ای است که به گونه ای خاص جلوه می کند. روش دیگر بافندگی در روستاهای کردستان طرح سوزن دوزی جل اسب با نقوش حیوانی یا هندسی است که شیوه ای کاملا متفاوت با طرحهای بختیاری (لر) وایل سونها دارد. جاجیم نیز در روستاها به نام چادر شب پیچ معروف است و آن را با پشم ریسیده می بافند. بیشتر طرحها چهارخانه حاشیه دار است. طرح چهارخانه سیاه وسفید به نام نگر (تگرگ) است که خطوط زیگزاکی آن آذرخش را نشان می دهد. در بانه و سقز رختخواب پیچ را اغلب چهار یا پنج تکه می بافند و به هم میدوزند طرح متداول آنها شکل پرنده به شیوه ای خاص است. در بافتهای کرد وابستگی قومی و قبیله ای عیان است. دارهای گلیم بافی و جاجیم بافی در بیجار و دیگر مناطق کردستان ایستاده است.

لر:

لرها در استان اصفهان فارس خوزستان، ایلام، کرمان همدان و سلسله جبال زاگرس که مسیر کوچ ایشان است زندگی می کنند. بختیاریها با لرها متفاوت اند ولی به عنوان یکی از شاخه های عشایر لر شناخته میشوند از چهار محال و فریدن به دشتهای خوزستان در اطراف دزفول و شوشتر و مسجد سلیمان کوچ می کنند. شهر کرد یکی از ییلاقهای مهم بختیاریهاست.

بافت گلیم در میان عشایر لر نیز به نسبت شرایط اقلیمی منطقه رواج دارد. یافته ها اغلب مرغوب اند و با رنگهای سیاه، سبز، آبی سفید و یا نقوش خاص منطقه مشخص می شوند. لرها گلیمهای مرغوبی می بافند. نمونه بافتهای بختیاری بیشتر در چهار محال است و در جاهای دیگر دیده نمی شود. نگاره اصلی به شکل صلیب شکسته است و در وسط بسته ای می بافند که فقط در آثار سفالی پیش از تاریخ در سیلک و سگزآباد دیده شده است.

بهترین بافت لرها خورجین بزرگ برای نگاهداری اثاث خانه است. حاشیه آنها را برای آنکه محکم باشد قالی بافی می کنند. بافنده طرحهای زیبا و ظریفی را در پشت خورجین که شاید هرگز دیده نشود سوزن دوزی می کند.

هرسین (باختران)

در هرسین حدود هشت هزار خانوار زندگی می کنند که حدود دوهزار خانوار آن به گلیم بافی اشتغال دارند. بعضی از آنها زیر پوشش سازمان صنایع دستی ایران هستند و دست بافت آنان عمدتاً به باختران و مراکز دیگر منتقل می شود. امروزه هر سین از مراکز مهم بافت گلیم در ایران است و بنا به گفته سالمندان ،محلی در هرسین گلیم بافی پیشینه ای طولانی دارد. یکی از عواملی که باعث جا گرفتن و پایدار شدن این هنر در هرسین است محیط زیست و عوامل طبیعی است. سرسبزی و عوامل مساعد طبیعی برای کشاورزی و پرورش دام زمینه مناسبی برای رشد این هنر در آنجا گشته است. عامل دیگر که باعث شخصیت خاص نقوش آن است، دور بودن هرسین از مسیر راههای عمده به خصوص نظامی و بازرگانی است.

در هر سین رفته رفته گلیم بافی و گیوه بافی به وسیله استادکاران صنایع دستی رشد کرد. کما اینکه امروزه گیوه های هر سین شهرت بارزی دارند. باختران مرکز کار استادکاران گیوه هرسینی شده است. گیوه کرمانشاهی) در بسیاری از روستاهای بخش شرقی باختران که گلیم به صورت تولیدی عمده بافته می شود کار بافندگان تحت تأثیر طرح و رنگ بافت گلیم هرسین است.گلیم بافت هرسین در تمام جهان شهرت دارد. نقوش آن از شناخته شده ترین نقوش گلیمهای ایران است. در این نوع گلیم از فرمهای مشخصه و حیوانات با طراحی خاص استفاده می شود. گلیم هرسین به طور کلی دارای مشخصاتی است که ذکر می شود. گلیم هر سین مثل گلیمهای دشت مغان بنا بر ذوق و سلیقه بافنده و شرایط اطراف او مقدار پشم در دسترس و حیوانات دورو بر بافته می شود. در حاشیه و زمینه نقشها ریز و پر بافته شده اند. به طوری که جای خالی در این گلیم وجود ندارد. از پشم بز در حاشیه های گلیم برای ضد بید بودن آن استفاده می کنند. بافندگان عمدتا رنگهای محدودی در اختیار داشتند مثل سرمه ای سفید سبز، قرمز که رنگهای اصلی گلیم هستند. اخیرا رنگ سرخابی نیز به آن اضافه شده است. نقوش بیشتر دارای حاشیه کناره و چند ترنج در ادامه یکدیگر و در وسط هستند که درون همه سطوح پر از نقوش حیوانات و اشکال مشخصه هرسین است. حاشیه ها بیشتر به صورت چهار ضلعی لوزی یا مثلثی در دنبال یکدیگر هستند. در بعضی بافته ها، طرح فقط يك فرم است که با بازی رنگ و جابه جایی آن، گلیم را بافته اند مثلا در حاشیه تیره آن فرم روشن است و در زمینه که روشن است آن فرم تیره بافته شده است.

۱۳. ویژگیهای فنی گلیم

۱. جنس الياف: الياف مورد مصرف در گلیم، باید از پشم صددرصد خالص نو شسته شده و یا پشمهایی که به روش صحیح ازپوست جدا شده اند درست شده باشند.

2. قطر الياف: قطر الیاف باید از ۳۰ تا ۵۰ میکرون باشد.

3. درصد چربی: حداکثر چربی موجود در خامه ها (بعد از کلاف شدن نباید از 5/1 درصد بیشتر باشد.

۴.ضد بید: گلیمها باید با مواد شیمیایی مخصوص ضد بید شوند و انجام این عمل به وسیله بر چسب در پشت گلیمها ذکر گردد.

5.ثبات رنگ در مقابل آب: گلیمهای دست بافت هنگامی طبق این استاندارد پذیرفته خواهند شد که ثبات رنگ آنها در برابر آب از ارقام زیر کمتر نباشد:

الف – درجه تغییر رنگ نمونه اصلی حداقل «۴» باشد.

ب – درجه لکه گذاری روی پارچه پشمی روی استاندارد باشد.

ج – درجه لکه گذاری روی پارچه پنبه ای روی استاندارد باشد. 6. ثبات رنگ در مقابل شست و شو با صابون: گلیمهای دست بافت هنگامی طبق این استاندارد پذیرفته خواهند شد که ثبات رنگ آنها در مقابل شست و شو با صابون از ارقام زیر کمتر نباشد

الف درجه لکه گذاری روی پارچه پشمی حداقل ۳-۴» باشد. ب – درجه تغییر رنگ نمونه اصلی و درجه لکه گیری روی پارچه پشمی باید روی استاندارد باشد.

7. ثبات رنگ در مقابل نور: گلیمهای دست بافت هنگامی طبق این استاندارد پذیرفته خواهند شد که ثبات رنگ آنها در مقابل نور حداقل 4 باشد.

8. ثبات رنگ در مقابل مالش مرطوب و خشك سايش گلیمهای دست بافت هنگامی طبق این استاندارد پذیرفته خواهند شد که ثبات رنگ آنها در مقابل مالش مرطوب و سایش خشك حداقل «۴» باشد.

۹ . نمونه خامه :گلیم نمونه خامه گلیمهای دست بافت بر مبنای يك لا در سیستم تکس باید از ۲۰۰ تا ۳۴۰ باشد که در سیستم متر . برابر ۳ تا ۵ است. در تار گلیم به منظور استحکام بیشتر باید از نخ دولا استفاده شود. تاب خامه می تواند به شکل S یا Z باشد.

 ١٠. طول الياف : طول متوسط الیاف نباید از ۷ سانتیمتر کمتر باشد

۱۱. تاب خامه خامه باید در هر يك سانتيمتر حداقل ۲۰ تاب داشته باشد

۱۴. نحوه شناخت مرغوبیت کالا

در هنگام خرید گلیم استفاده از چند شیوه ذیل می تواند شما را در خرید گلیم بهتر و مرغوب تر، كمك كند:

ثبات رنگ

در مقابل نور و شست و شو ثبات رنگ باعث داشتن عمر طولانی تر گلیم میشود گلیمهایی که خامه آن به خوبی رنگ نشده و دوبار شست و شو شده باشد به آسانی رنگ خود را از دست می دهند. برای تشخیص این نوع گلیمها کافی است تا پارچه سفیدی را که نمناک نیز هست بر روی گلیم بکشیم که در صورت نامرغوب بودن به سرعت رنگ پس داده و نامرغوبی آن آشکارمی شود.

بود بیشتر

مرغوبیت بیشتر گلیم در بیشتر بودن پود آن نیز می باشد. برای شناخت فشردگی بود کافی است تا با دست گلیم را بکشیم و استحکام آن را بسنجیم گلیمهایی که دارای بود کمی هستند به آسانی کشیده و از هم باز می شوند. اگر پودها به صورت کشیده بافته شوند، تارهای آن که سفید رنگ است عیان می گردد کش می آید)که ممکن است آن را نیز با ماژیک رنگ کرده باشند.

سبکی وزن

وزن گلیم یکی دیگر از طرق تشخیص گلیم خوب از بد است. هر چه گلیم سبک تر باشد از مرغوبیت بیشتری برخوردار است. چه در بافت آن از تار و پود ظریف تری استفاده شده و دوام آن بیشتر است.

نقوش گلیم

در گلیم بر عکس قالی هماهنگی نقوش و تقارن آنها و یکسان بودن رنگها ارزش آن را تعیین نمی کند چون در بافت گلیم سلیقه و افکار بافنده مؤثر است. ممکن است یک طرح با چندین رنگ بافته شود و یا بر عکس نقشی که با یک رنگ بافته می شود در چند اندازه مختلف باشد و این کار نه تنها باعث بی ارزش شدن گلیم نمی شود بلکه باعث زیباتر شدن آن میگردد و ارزش گلیم را زیاد می کند. البته بافت گلیم بر اساس نقشه نیز در بخشهایی از کشورمان تا حدودی رواج یافته، مع هذا هنوز، این امر جنبه ای عام و همه گیر پیدا نکرده است و به همین جهت در بررسی و کارشناسی انواع گلیمی که در مناطق مختلف کشورمان تولید می گردد، فراوان دیده می شود که بافندگان گاه يك نقش را در چند جای گلیم با چند رنگ مختلف بافته اند یا از نظر ابعاد بین نقوش همسان تفاوتهای محسوسی وجود دارد. این موضوع یکی از ویژگیهای اصیل صنایع دستی روستایی و عشایری ایران است که نه تنها باعث کاهش ارزش مادی فرآورده ها نمی شود بلکه بهای مادی و معنوی آنها را افزایش می دهد.

ضد بید بودن گلیم

بافندگان روستایی و عشایر ایران معمولا در لبه های خارجی گلیم حاشیه باریکی از موی بز به رنگ سیاه می بافند و از این ماده برای بافت رجهای ابتدایی و انتهایی محصولات خود استفاده می کنند. این کار باعث استقامت بیش از حد آن است تا لبه های گلیم که بر جستگی بیشتری دارند و طبعاً بیشتر پا می خورند سابیده

نشوند و همچنین استقامت در برابر پوسیدگی در اثر رطوبت بیشتر می شود. حشراتی نظیر بید نیز قادر به از بین بردن مو نیستند. گلیمهایی که چهارسوی آن با موی بز است تا حدودی از نفوذ بید مصون است.

فاصله رنگها در نقوش گلیم

در گلیم نقشدار وجود شیارهای عمودی یا سوراخ در حد فاصل رنگها یکی از عواملی است که از مرغوبیت گلیم می کاهد. گلیم خوب گلیمی است که در محل تغییر رنگهای آن خامه ها کاملا در هم زنجیر شوند و هیچ گونه شیار یا سوراخ در حد فاصل رنگهای آن وجود نداشته باشد.

اندازه اضلاع گلیم:

اگر در هنگام بافت دقت به کشیدگی پودها نشود، هر آنچه بافته میشود به تدریج جمع و طول ضلع بالایی مستطیل (قسمت انتهایی بافته از طول ضلع پایینی مستطیل (قسمت شروع بافته کمتر می شود. یا ممکن است بر عکس یعنی ضلع بالایی عریض تر از ضلع پایینی باشد به هر حال به شکل مستطیل کامل نباشد (ذوزنقه شود این هم خود عاملی دیگر در کم کردن ارزش گلیم است.

۱۵. بسته بندی و نشانه گذاری

گلیم باید ابتدا در کیسه نایلونی محفوظ و سپس به تعداد مناسب در کارتن بسته بندی گردد و ویژگیهای زیر به طور وضوح باید روی برچسب گلیمها قید شود: نام کالا، جنس کالا نام کشور تولید کننده، محل تولید، نام کارگاه یا نشانه ،تجارتی ابعاد شماره گواهینامه مؤسسه استاندارد ذکر کلمه ضد بید.

ویژگیهای زیر نیز باید روی کارتن قید شود نام کالا نام کشور تولید کننده تعداد، وزن خالص، وزن کل، شماره گواهینامه موسسه استاندارد.

نام رشتهمراکز تولید – استان     شهریمراکز تولید روستا
گلیماستان مرکزیاغلب روستاها
استان آذربایجان غربیعشایر نمین – دشت مغان
استان آذربایجان شرقیخوی – میاندوآب سلماس – مهاباد – نقده دشت – پیرانشهر – ماکو (ایل جلالی)
استان باخترانباختران (هرسین) اسلام آباد غرب – گیلانغرب
استان کردستانبیجار – سنندج
استان خراسانبیرجند – اسفراین – قائن – سرخس – شیروان – مشهد – قوچان – سبزوار – نیشابور
استان فارسفیروزآباد
استان سیستان و بلوچستانکلیه مناطق استان
استان لرستاننورآباد – کوهدشت – چغلوندی
استان چهارمحال بختیاریشهرکرد – بروجن – ابهر – خدابنده
استان کهکیلویه و بویر احمددوگنبدان – سوق – ده شیخ – لنده

منابع و مأخذ

دسته‌بندی اخبار و مقالات
اشتراک گذاری
فروشگاه فرش شکوری کارپت | Shakouri Carpet Store یک گالری و کلکسیون از فرش های دستبافت اصیل ایرانی و سنتی که با تلاش و کوشش در جهت شناخت و ترویج هنر فرش و قالی بافیست، کار وبسایت خود را از تاریخ: 1401/04/10 با داشتن 60 سال سابقه مفید در فروش فرش دستبافت و فرش ماشینی از استان اردبیل در شهرستان خلخال شروع کرد. شکوری کارپت با قصد مطالعه بر انواع فرش های دستبافت ایرانی و همچنین حمایت از هنر ایران کهن که زنده نگه دارنده نام ایران در جوامع غربی و شرقی متمدن هستند گامی هرچند کوچک برداشته است. فرش شکوری هدف بالای خود را حمایت از بافندگان و فروشندگان فرش دستبافت در کل ایران | iran می داند
نوشته های مرتبط
محصولات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت